وبلاگ اسلامی کبریا

وبلاگی قرآنی...

۸ مطلب با موضوع «احکام» ثبت شده است

انواع صفات

صفات به 17/هفده عدد تقسیم شده اند که شامل ده صفت اصلی(متضاده) و هفت صفت فرعی است.

(صفات اصلی)

جهر           ضدآن          همس

شده                      رخوه  

استعلا                  استفال

اطباق                    انفتاح  

اصمات                    اذلاق 


(صفات فرعی)

صفیر                 تکریر

قلقله                تفشی

لین                 استطاله


انحراف

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محبّ المهدی

هفت سین قرآن مجید...

هفت سین قرآن مجید"

1- سلامٌ قولاً مِن رَبِّ رحیم.( یس/58)

" از جانب پروردگار [ی] مهربان [ به آنان] سلام گفته می شود."

این ندای روح افزا و نشاط بخش و مملو از مهر و محبت خدا ، چنان روح انسان را در خود غرق می کند و به او لذت ، شادی و معنویت می بخشد ، که با هیچ نعمتی برابر نیست ، آری شنیدن ندای محبوب ، ندایی آمیخته با محبت و آکنده از لطف ، سرتا پای بهشتیان را غرق سرور می کند ، که یک لحظه ی آن بر تمام دنیا و آنچه در آن است برتری دارد.

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده : " در همان حال که بهشتیان غرق در نعمتهای بهشتی هستند نوری بر بالای سرایشان آشکار می شود ؛ نور لطف خداوند که بر آنها پرتو افکنده است.

پس ندایی بر می خیزد که "سلام بر شما ای بهشتیان" ، نظر لطف خداوند چنان بهشتیان را مجذوب می کند که از همه چیز جز او غافل می شوند ، و همه نعمتهای بهشتی را در آن حال به دست فراموشی می سپارند.

2- سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین . ( صافات /79)

" درود بر نوح در میان جهانیان."

چه افتخاری از این برتر و بالاتر که خداوند بر حضرت نوح علیه السلام ، سلام می فرستد ، سلامی که در میان جهان و جهانیان باقی می ماند و تا دامنه قیامت گسترده می شود ، سلام خدا توأم با ثناء جمیل و ذکر خیر بندگانش در قرآن کریم ؛ کمتر سلامی به این گستردگی و وسعت درباره کسی دیده می شود ، به خصوص اینکه لفظ " العالمین" معنی وسیعی دارد که نه تنها همه انسانها ، بلکه عوالم فرشتگان و ملکوتیان را نیز در برمی گیرد.

3- سلامٌ علی اِبراهیم . ( صافات/109)

" درود بر ابراهیم."

در آیات پیش از این آیه ، به چگونگی بشارت دادن فرزندی بردبار و پراستقامت بر حضرت ابراهیم ، و جریان دستور ذبح اسماعیل -  فرزند ایشان - و تسلیم بودن هر دوی آنها بر این امر به میان آمده است ک پس از یاد آوری این قضایا ، خداوند می فرماید: سلام بر ابراهیم [ آن بنده مخلص و پاک باد.]

4- سلامُ عـَلی موُسی و هارون . (صافات/120)

" درود بر موسی و هارون."

درآیات پیش از این آیه ، خداوند ضمن آیاتی ، جریانات حضرت موسی و هارون را نقل می فرماید:

- ما این دو برادر و قوم آنها را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم . ( صافات/115)

- ما آنها را یاری کردیم تا آنها بر دشمنان نیرومند خود پیروز شدند . ( صافات/116)

- ما به آن دو ، کتاب آشکار دادیم . ( صافات/117)

- ما آن دو را به راه راست هدایت نمودیم . ( صافات/118)

- ما ذکر و یاد خیر آنها را در اقوام بعد باقی وبرقرار ساختیم . ( صافات /119)

و بعد از یادآوری موارد فوق خداوند برآن دو سلام می رساند.

سلامی از ناحیه پرودگار بزرگ و مهربان.

سلامی که رمز سلامت در دین و ایمان در اعتقاد و مکتب، و در خط و مذهب است.

سلامی که بیانگر نجات و امنیت از مجازات و عذاب این جهان و آن جهان است.

5- سلامُ علی آلِ یاسین . ( صافات/130)

" درود بر پیروان الیاس"

خداوند می فرماید: ما نام نیک الیاس را در میان امتهای بعد جاودان کردیم.( صافات /129)

امتهای دیگر ، زحمات این انبیاء بزرگ ( الیاس وسلاله ی او ) را که در پاسداری خط توحید، و آبیاری بذر ایمان منتهای تلاش و کوشش را به عمل آوردند ، هرگز فراموش نخواهند کرد ، و تا دنیا برقرار است یاد و مکتب این بزرگ مردان فداکار زنده و جاویدان است.

تعبیر به " ال یاسین" به حای" الیاس" یا به خاطر این است که ال یاسین لغتی در واژه " الیاس" بوده و هر دو به یک معنی است ، و یا اشاره به الیاس و پیروان او است که به صورت جمعی آمده است.

6- سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین . ( زمر/73)

" ... سلام برشما ، خوش آمدید ، در آن درآیید [ و] جاودانه [ بمانید]

در این آیه ، خداوند می فرماید که بهشتیان وقتی به بهشت می رسند ، در حالی که درهای آن گشوده شده است ، در این هنگام نگهبانان بهشت ، آن ملائک رحمت به آنها می گویند : سلام بر شما ، گوارا باد این نعمتها بر شما ، داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید.

7- سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفـَجر. ( قدر/5)

" [ آن شب] تا دم صبح ، صلح و سلام است . "

این آیه ، در توصیف شب قدر است . آن شبی است که قرآن درآن نازل شده و عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است ، خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می شود و رحمت خاص الهی شامل بندگان می گردد و فرشتگان و روح در آن شب نازل می گردند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محبّ المهدی

آشنایی با مرحوم عبدالباسط عبدالصمد...

آشنایی با مرحوم استاد عبد الباسط محمد عبد الصمد

ولادت و نسب

استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد در سال 1927 در روستاى المزاعزه یکى از توابع شهر اَرمنت در استان قنا در جنوب مصر متولد شد، او در مکانى پاک که به امر قرآن کریم از حیث حفظ و تجوید اهتمام مىشد متولد شد، جدّ او استاد عبدالصمد از مردان با تقوا و از حافظان قرآن که از نظر حفظ  قرآن کریم و تجوید و احکام آن مردى متمکّن بود، و پدر بزرگِ مادرى او عارف بالله استاد جلیل ابو داود صاحب مقام مشهور و معروف در شهر ارمنت، مى باشد، اما پدرش استاد عبدالصمد یکى از مدرّسین حفظ و تجوید قرآن کریم بود، دو برادر او محمود و عبدالحمید در آموزشگاه (مکتب) قرآن را حفظ مى کردند و برادر کوچک آنها عبدالباسط هم در سن 6 سالگى به ایشان ملحق گردید.

این کودک با استعداد به مکتب استاد امیر در ارمنت ملحق شد و استاد به بهترین وجه از او استقبال کرد چرا که آثار مهارتهاى قرآنى را(که با شنیدنِ تلاوت قرآن در شب و روز و صبح  و شام براى او حاصل شده بود) دراو دیده بود، استاد او خیلی از امتیازات و استعدادها را در شاگرد مستعدش مى دید که او را از سایرین ممتاز مى ساخت مانند سرعت فراگیرى، هوش و ولع شدید در تبعیت از استاد، و دقت در خوب اداء کردن مخارج الفاظ و وقف و ابتداء و صوت زیبایى که گوشها را با شنیدن و یا گوش دادن به آن مى نواخت…

استاد عبدالباسط در گفتگوهاى خود گفته است:" 10 ساله بودم  که حفظ قرآن کریم را در خلال این مدت به پایان بردم و مانند نهرى روان از زبانم جارى مى شد، پدرم کارمندى در وزارت نقل و انتقال و پدر بزرگم از علماء بود … من از ایشان راهنمایى خواستم که قرائتها را چگونه فرا گیرم و آنها مرا به شهر طنطا در شمال مصر راهنمائى کردند تا به دست استاد محمد سلیم علوم قرآن و قرائات را فرا گیرم اما مسافت میان ارمنت که یکى از شهرهاى جنوب مصر است تا طنطا درشمال بسیار دور بود ولى موضوع، موضوع  آینده و برنامه ریزى براى آن بود، این بود که براى سفر آماده شدم اما یک روز مانده به رفتنم به سوى طنطا از آمدن استاد محمد سلیم به ارمنت مطلع شدیم، او آمده بود تا کلاسى براى آموزش قرائات در مدرسه دینى ارمنت  بر پا کند اهالى ارمنت استقبال شایسته اى از او کردند و پیرامونش حلقه زدند چرا که ایشان مى دانستند این مرد کیست و قدرت او در علم و قرآن را مى دانستند و گویى قضا و قدر او را در زمان مناسب به سوى ما روانه کرده بود اهل بلاد گروهى را با عنوان (اصفون المطاعنه) براى حفظ قرآن، تشکیل دادند بنابراین استاد، علو م قرآن و قرائات را آموزش مى داد و قرآن کریم را تحفیظ مى نمود، من به آنجا رفته و قرآن را نزد او دوباره مُرور کردم و متن شاطبیه که متنى مخصوص به علم قرائات هفتگانه است را حفظ کردم."

پس از این که استاد عبدالباسط به سن 12 سالگى رسید از هر شهر و روستا در استان قنا و مخصوصاً از جانب اصفون المطاعنه به کمک استاد سلیم ـ که از عبدالباسط به هر جا که مى رفت تعریف، مىکرد ـ دعوتهایى به سوى او روانه شد، چرا که گواهى استاد سلیم نقطه اطمینان همه مردم بود.

 

زیارت ازمزار بانو زینب(س)

در سال1950 به زیارت آل بیت رسول الله (ص) و عترت طاهرینش رفت، آنچه باعث این امر شد محفلى بود که به مناسبت ولادت زینب کبرى(س) بر پا شده بود، بانیان این محفل جمعى از بزرگانى از مشاهیر قاریان مانند استاد عبدالفتاح الشعشاعى، استاد مصطفى اسماعیل، استاد عبدالعظیم زاهر و استاد ابوالعینین شُعیشَع و غیر ایشان ازنخستین قرّاء رادیو بودند… پس از گذشت نیمى از شب و در حالى که مسجد زینبیه از گروه انبوه محبین آل البیت (ع) که از هر نقطه آمده بودند موج مى زد، یکىاز نزدیکان عبدالباسط از مسئولین مجلس اجازه خواست تا این جوان با استعداد،10 دقیقه اى را به تلاوت بپردازد، او اجازه داد و قارى جوان از سوره احزاب در میان جمعیتى با این کثرت شروع کرد… سکوت همه جاى مسجد را فرا گرفت و همه دیده ها به این قارى کوچک جلب شد که با جرأت در جایگاه قاریان بزرگ نشسته است… اما سکوت دقائقى بیش طول نکشید و تبدیل به فریادهایى شد که مسجد را مىلرزاند،(الله اکبر)،(ربنا یفتح علیک)… که این فریادها مستقیماً از دل برمى خواست، و به جاى10 دقیقه قرائت به یک ساعت و نیم ادامه پیدا کرد، حضّار تصور مى کردند که ستونها و دیوارهاى مسجد هم  با آنها هم صدا شده اند و گویى که صداى سنگها را مى شنیدند که تنزیه و تسبیح مى گفتند.

 

معرفى عبدالباسط به رادیو

با پایان یافتن سال 1951 استاد ضباع از عبدالباسط خواست تا براى قرائت در رادیو اقدام کند ولى عبدالباسط با توجه به ارتباطش با مردم صَعید و نیز به جهت این که رادیو یک برنامه خاص و منظمى را مى طلبد مایل بود که این قضیه را به آینده واگذار کند امّا از آنجا که خواست و برنامه هاى الهى ما فوق همه اراده ها و برنامه ها است استاد ضباع  نوارى را که عبدالباسط در روز ولادت زینب کبرى(س) خوانده بود، که بسیار اعجاب برانگیز هم بود، به هیئت داوران رادیو داد و همگان از اداء قوى و صوت عالى او تعجب کردند … و به هر حال در سال 1951 عبدالباسط به رادیو راه یافت تا یکى از ستارگان درخشنده  در آسمان تلاوت باشد، پس از به دست آوردن این شهرت در طول چند ماه، عبدالباسط ناچار بود که سر پناهى در قاهره بر پا کند و همراه با خانواده اش که ایشان را از صعید منتقل کرده بود در جوار فرزند رسول خدا زینب (س) اقامت کند بانویى که مسبب شهرت و ملحق شدنش به رادیو شده بود و به قول میلیونها نفر از مردم او را چون موهبتى به اسلام و مسلمانان هدیه کرده بود، با ملحق شدن او به رادیو اقبال مردم براى خرید گیرنده هاى رادیویى زیاد شد و در اکثر خانه ها گسترش یافت و هر کس در یک روستا یا یک منطقه رادیویى داشت، صداى آن را بلند مى کرد تا همسایگان هم  صداى او را بشنوند بالاخص در روزهاى شنبه مضافاً به این که محافل خارجى او هم مستقیم بر امواج رادیو پخش مى شد.

 

دیدار از کشورها

از سال 1952 در ماه مبارک رمضان و یا غیر رمضان مسافرتهاى او به دورترین نقاط عالم شروع شد، حتى بعضى از دعوتهایى که از او مى شد به مناسبت برگزارى یک محفل نبود بلکه از او دعوت مى شد تا در آن کشور حضور داشته باشد و هنگامى که سوال مى شد به چه مناسبتى از استاد دعوت کرده اید؟ مى گفتند: که محفل به خاطر ایشان برگزار شده است چرا که هنگامى که استاد در یک محفلى حضور دارد فضائى از سُرور و شادى در آن مکان حاکم مى گردد … این قضیه از استقبال کشورهاى مختلف جهان از او در چهار چوب استقبالهاى رسمى و دولتى و یا مردمى معلوم مى شود … رئیس جمهور کشور پاکستان در فرودگاه به استقبال او آمد او را ملاقات کرده و با او مصافحه نمود، در جاکارتا  در کشور اندونزى در بزرگترین مساجد آنجا به تلاوت قرآن کریم پرداخت در حالى که هر گوشه مسجد از حاضرین پر شده بود و جمعیت با مسافت یک کیلومترمربع به خارج مسجد کشیده شده بود و در میدانِ مقابل مسجد بیش از250 هزار مسلمان تا صبح در حالى که سر پا ایستاده بودند به صداى او گوش مى داند… از میان کشورهائى که عبدالباسط به آنجا سفرنمود هند است ، او به مسافرت به کشورهاى عربى و اسلامى بسنده نکرد، بلکه شرق و غرب و شمال و جنوب عالم را پیمود تا در همه نقاط  به مسلمانان دست پیدا کند… ازمشهورترین مساجدى که در آن به تلاوت پرداخته است، مسجدالحرام در مکه، مسجد نبوى(ص) در مدینه منوره، مسجد الاقصى در قدس، مسجد ابراهیمى(ع) در فلسطین و مسجد اَموى در دمشق و مساجد مشهورآسیا، آفریقا، ایالات متحده، فرانسه، لندن، هند و اکثر کشورهاى جهان بوده است هیچ روزنامه رسمى و یا غیر رسمى از عکس و نوشته هایى که بر اسطوره بودن او دلالت دارد و مستحق تقدیر و احترام است، خالى نیست.

 

بیمارى و وفات

مرض قند در او شدت گرفت، اما او با تناول غذاها و نوشیدنى هاى مختلف با این بیمارى به مبارزه مىپرداخت، ولى با اضافه شدن التهاب کبدى، دیگر توان مقاومت در برابر این  دو مرض را نداشت، او را به بیمارستان دکتر بدران در جیزه بردند، اما اطباء به او توصیه کردند که براى معالجه به لندن برود، او به آنجا رفت اما پس از اقامت یک هفته اى در آنجا از پسرش ابن طارق که همراه او بود خواست که او را به مصر برگرداند و گویى که احساس کرده بود که روزگار عمر سپرى شده است و وقت لقاء خداوند نزدیک شده و براستى زندگى جز ساعتى نیست که به زودى مى گذرد، روز وفات او به مَثابه صاعقه اى بود که بر قلوب میلیونها مسلمان در هر مکانى از دنیا وارد آمد، هزاران نفر از دوستداران صدا، اداء، و شخصیت او با تمام اختلاف زبان و … جنازه او را تشییع کردند، در این تشییع همه سفراء کشورهاى جهان به نیابت مردمشان حضور داشتند، و چون عبدالباسط سبب پیوند و علاقه در بین بسیارى از مردم در کشورهاى مختلف بود روز30 فوریه در هر سال روز تکریم از این قارى بزرگ اعلام شد تا مسلمین به روز30/11/1988 در یاد داشته باشند؛ روزى که او از میان ما رفت  و از زندگى این دنیا به زندگى  جاودانى پیوست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محبّ المهدی

نگاهی به فضیلت سه سوره ی نبا،نازعات و عبس

نبا:

  • در حدیثی از پیامبر اسلام آمده‌است:

    کسی که سوره عم یتسائلون را بخواند خداوند از نوشیدنی خنک و گوارای بهشتی در قیامت سیرابش می‌کند.

  • و نیز در حدیث دیگری از او نقل شده:

    کسی که آن رابخواند و حفظ کند حساب او در روز قیامت (چنان سریع انجام می‌گیرد که) به مقدار خواندن یک نماز خواهد بود.

    نازعات:

    در حدیثی از پیغمبر آمده‌است: «کسی که سوره نازعات را بخواند توقف و حساب او در روز قیامت تنها به اندازه خواندن یک نماز روزانه‌است، و بعداز آن وارد بهشت می‌شود».

    مسلم است کسی که محتوای این سوره را که آیات تکان دهنده اش ارواح خفته را بیدار و متوجه وظائف خود می‌سازد در جان خویش پیاده کند از چنان پاداش‌هائی برخوردار خواهد شد، نه آنها که فقط به خواندن الفاظ قناعت می‌کنند.

    عبس:

    در حـدیـثـی از پیغمبر اسلام آمده‌است: «کسی که سوره عبس رابخواند روز قیامت درحالی وارد محشر می‌شود که صورتش خندان و بشاش است».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محبّ المهدی

خدا می یبیند...

                         

زمان امتحانات است وامتحان هم سخت است!

     

      اما اگر خواستی تقلب کنی ،علاوه بر چپ و راست بالا را هم نگاه کن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محبّ المهدی

آموزش مقام حجاز

آموزش مقام حجاز

آموزش مقام حجاز در تلاوت قرآن

1) معنای لغوی : نام منطقه‌ای در شبه جزیره‌ی عربستان و همچنین نام پرده‌ای از پرده‌های موسیقی است و گفته‌اند صدایی که از زنگوله خیزد.
2)  گستردگی و پیشینه : حجاز از جمله مقام‌های اصیل و قدیمی عرب است. بعضی آن را از الحان اهل مدینه و مکه و حجاز می‌دانند و برخی معتقدند صحرانشینان منطقه‌ی حجاز در طی مسیرهای طولانی سوار بر شتر شده و تحت تاثیر راه رفتن این حیوان نغمات خاصی را زمزمه می‌کردند. که با گذشت زمان بر وسعت آن‌ها افزوده شد و به مرور به دلیل منحصر به فرد بودن اعراب نام حجاز را بر آن نهاده‌اند. این مقام را در مغرب «الحجازالکبیر» و در عراق به عنوان «مثنوی» می‌شناسند.

دانلوددرادامه مطلب:


3) کیفیت آهنگ : این نغمه تا حدودی با حجاز پارسی اختلاف دارد، و عرب‌ها حق مطلب را اداء نموده‌اند و با فاصله یک پنجم این گوشه راشروع می‌کنند که خود یک جهش معنوی به سوی دنیای بالا است، از این رو مناجات به درگاه الهی با این مقام خوانده می‌شود. به روایتی صوت قرآن نیز در آهنگ حجاز بسیار موثر می‌افتد و در قلوب اهل ایمان جای می‌گیرد. حجاز حالتی جهشی دارد و گویی انسان می‌خواهد با خدای خود رازونیاز کند مانند مناجات بالای گلدسته‌های مساجد. اساتید لحن در توصیف این مقام آن را ناله‌ی برخواسته از غم هجران حوادث گذشته می‌دانند و اجرای آن را با جریانی بسیار ملایم و روان همراه دانسته و هر نوع تکلف در آن را باعث کاهش میزان اثرگذاری قلمداد نموده‌اند.
4) موضوع آیات : از مقام حجاز در آیات؛ بشارت، انذار، خوف، القاء مطلب، عظمت، جاودانگی، هشدار، عقاب و عتاب، اوامر، صفات الهی، تحکم، تاکید، خطاب و بلندنظری بهره می‌جویند. همچنین گوشه‌های حجاز در آیات توحید، اسماء و صفات الهی، نشانه‌های الهی و خود حجاز در آیات اصحاب یمین مومنین به کار می‌رود و برخی آیات نعمت‌های خداوند، تذکر و یادآوری امر و توصیه و خلقت جهان هستی و موجودات و نیز فراخوان عمومی را نام برده‌اند.
5) تاثیرات : حجاز نغمه‌ای بسیار جذاب و گسترده است. برخی گوشه‌های آن سرور معنوی به ارمغان می‌آورد. و برخی دیگر حالت بشارت‌دهنده دارد و عشق و محبت الهی را در انسان زنده می‌سازد و حالتی که این مقام در ذهن متصور می‌سازد حالت ذهنی و ضمیری آن است و غالباً تلاوت با این مقام در ذهن شنونده فاصله‌ی دور و بعد مسافت را ایجاد می‌نماید و شنونده احساس می‌کند که از مکانی بالا و دور سخن می‌گویند.
6) جایگاه اجرا : این مقام غالباً با مقام سه‌گاه و صبا تجانس داشته و پس از مقام بیات، صبا و سه‌گاه اجرا می‌شود.
7) گوشه‌ها و نغمه‌های فرعی : از جمله نغمه‌های فرعی این مقام، می‌توان به نغمه‌های «شهناز، حجازکار، سوزدل، شت عریان، اوج آرا» اشاره نمود و برخی دیگر به «نغمات فرعی زنگران، کارکرد، کار (حجازکار) اصفهان، غطا، نسوی، رمل، منصوری و دوکا» اشاره نموده‌اند.
8)قاریان برتر : می‌توان اساتید رفعت، عبدالفتاح شعشعاعی، مصطفی اسماعیل، کامل یوسف و حصان را نام برد.

پایگاه قرانی رسالت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محبّ المهدی

خلاصه ای از زندگی عاصم کوفی

امام القراء عاصم بن بهدلة ابی النجود الاسدی متوفی ۱۲۷ قمری است. او در بین قاریان کوفه مقام نخست را داشت.او شیخ القراء کوفه بوده و از نظر صوت قرآن نیز مقام والایی داشته . عاصم از تابعین بوده و محضر بیست و چهار نفر از صحابه را درک و احادیث بسیاری روایت کرده است . جمعی از مترجمان احوال مانند صاحب اعیان الشیعه او را شیعه دانسته است. عاصم قراءت خود را از ابی عبدالرحمن السُّلمی، و او هم از امیرالمؤمنین علی علیه السلام اخذ نموده است، و چون سند قراءت او با یک واسطه به مولای متقیان علی (ع) می رسد، علما و فقهای شیعه قراءت او را بر دیگران ترجیح داده‌اند . قرائت کوفه پس از ابو عبدالرحمن سلمی به عاصم رسید. عاصم هم مانند استادش، نابینا بود. بیشتر اوقات عصاکشی داشت که او را جابه جا می‌کرد. او هرگاه قرائتی را فرا می‌گرفت آن را بر عده‌ای صحابه و تابعان عرضه می‌داشت و تا هنگامی که به درستی آن قرائت اطمینان پیدا نمی‌کرد، آن را نمی‌پذیرفت.
ویکی پدیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محبّ المهدی